چه کسی مانع ویرانی خواهد شد؟ به قلم مریم دولتیاری
پارت سیزده :
وارد اتاق که شده بود داریوش حتی سرش را بلند نکرده بود برای سلام دادن به او. بهخاطر همین رفتارهایش بود که نمیتوانست تحملش کند. همین غرور و خودبینی بیدلیل و نگاهی که از بالا به او داشت. چه چیزی باعث شده بود فکر کند رئیس اوست؟ کدام قانون به او این اجازه را داده بود، بهجز توهمات مغز معیوب خودش؟!
چنان مشغول نوشتن و کشیدن نمودارهایی بود که هرکس خبر نداشت فکر میکرد تا الان حداقل به ده
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
سمیرا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
آقا پشمام از این همه دقت واقعا یه رمان جنایی عالی فکر نمی کردم انقدر باحال باشه و اینکه پیچیده شد واقعا قاتل مرده؟ نمیدونم چرا تصورم زن بود